حرفام با خودم !

یه جای خلوت برای زدن حرفایی که همه نباید بشنون!

حرفام با خودم !

یه جای خلوت برای زدن حرفایی که همه نباید بشنون!

....

دوباره اومدم.. ایندفه بعد از یک سال و نیم

نمیدونم داستان گذشت زمان چیه که هرچی بیشتر میگذره باعث میشه از خود قدیمیم ، از خودمی که دوستش دارم دور بشم.

دوستانی که وجودشون یه جور نعمته و نبودنشونم یه جور.

از خودم دور شدم . از علایق قبلیم. از کارایی که قبلا تو اوقات فراغتم انجام میدادم

الان گم شدم تو درسای فولاد و کرین... مغزم فقط شده مقایسه استحکام  هر نوع فلزی که میبینم.

خود جدیدمو دوست ندارم :( برگشتن به قبلم سخته. عوض شدن به یه جدید سخت تر. الانمم نمیخوام...

الان تنها چیزایی که برای ارامش موندن هدفونمه و شکلاتام!

کاش یکی  کمکم میکرد ....