حرفام با خودم !

یه جای خلوت برای زدن حرفایی که همه نباید بشنون!

حرفام با خودم !

یه جای خلوت برای زدن حرفایی که همه نباید بشنون!

حس های مبهم

سلام و درود

آهنگ حس های مبهم گروه 7 خیلی قشنگه.

مفهومش جالبه . همین که میگه کاشکی زودتر بفهمیم بین این همه حسی که داریم کدومش عشقه و این حرفا !

شاید ربطی به حال و روز الان من نداشته باشه ولی دوسش دارم و یه روزی که قشنگ درکش میکنم دیگه !!


اینم متنش :


کدوم خواستن ؟ کدوم جون ؟ کدوم عشق ؟

شاید خیلی از این حرفا دروغه ...

تا وقتی با همیم از عشق میگیم

نباشیم قولمون حتی دروغه

از این عشقایی که زنجیر میشه

هوس هایی که دامن گیر میشه

میترسم چون دلم بی اعتماده..

به احساسی که بی تاثیر میشه

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست

نه اینکه زندگی بی عشق میشه

فقط کاش بین این حس های مبهم

بفهمم آخرش چی عشق میشه ...

مث حرفی که نگاهی نمیگفته و میگفته

اتفاقیه که گاهی نمیفته و میفته

حس یخ زدن تو آتیش ، حال سوختن تو سرما

تو بیداری خیاله ، یه حقیقته تو رویا

تو فکرش نیستی و پیداش میشه

ولی وقتی که باید باشه میره ...

به حال و روز ما کاری نداره

همیشه یا براش زوده یا دیره

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست

نه اینکه زندگی بی عشق میشه

فقط کاش بین این حس های مبهم

بفهمم آخرش چی عشق میشه ...








نمیدونم واقعا

امروز خیلی ناراحت بودم. خیلی . دلیلشم میدونم ولی نمیتونستم کاری بکنم که از بین بره.

گفتم بیام تو نت وبلاگ ها رو بخونم حالم خوب بشه. هرچی این وب ها رو باز کردیم دیدیدم ملت همه راجع به عشق و اینا نوشتن. همه یا عاشق یا معشوق 

حالم بدتر گرفته شد!!! آخه من همیشه آرزوم این بود که یکی باشه که منو از ته قلبش دوست داشته باشه که نیست !

این وب ها رو که خوندم کلا ناامید شدم. بالاخره یه بار عشق رو تجربه کرده بودند. اما من ....


حالا ول کنید این موج های منفی رو . مجبور شدم اینا رو اینجا بنویسم . نمیدونم چرا ولی با نوشتنشون احساس بهتری پیدا میکنم.

احساس بهتری نسبت به این پیدا میکنم که بعضیا رو من اسم یه حیوون رو میذارن.

احساس بهتری نسبت به این پیدا میکنم که بعضی وقتا واقعا شخصیتمو خورد میکنن و به تیکه هاش با لذت نگاه میکنند .


نوشتن حس خوبی میده کلا. 

خدایا کی میشه من این کنکور رو بدم یه جای دور از خونه قبول بشم؟؟


خیلی دوست دارم دانشگاهم دور تر از شهرمون و خونمون باشه.


خدایا هرکی به هر آرزوییش که به صلاحشه برسه

بگین الهی آمین!



تکرار

سلام !

ببینم شما هم از کسایی زندگیشون همش داره تکرار میشه بدتون میاد؟؟

یعنی چه ؟! صبح بلند میشن صبحونه میخورن میشینن پای تلویزیون ظهر ممیشه ناهار میخورن بعد میخوابن بعد از ظهر میرن بیرون بعد دوباره واسه شام میان خونه و بعد میاخوابن و این برنامه دوباره تکرار میشه!

تنوع طلب باشید سعی کنید دچار روزمرگی نشید . دیگه از این بدتر نمیشه .

من عاشق این آهنگ سیاوش قمیشی ام که میخونه :


ای آدمک کوکی ، صبح شد که بیدار شی

مثل همه ی عمرت ، تکرار شی و تکرار شی

صبح ولی انگار نیست ، تو توی شبت غرقی

بین شب و روز تو ، انگار که نیست فرقی

شب هات مثل روزاته ، روزات همگی تکرار

از دست همه سیری ، از دست خودت بیزار

پرواز واسه تو مرده ، تو اوج نمیگیری

بردی همه رو از یاد ، از یاد همه میری

تا فرصت هنوزم هست ، برگرد به خودت ، برگرد

نو شو که این تکرار ، از تو ،  تو رو دورت کرد

بسه اگه تا امروز ، تکرار تورو داد بر باد

فردا رو بساز از نو ، دیروز و ببر از یاد

تو لحظه ی تکراریت ، تنها خودتی همرات

حسرت شده یارتو ، ای کاش ، همه ی حرفات

با غصه نشو همدم ، سنت شکن خود باش

آزاد ترین فردی ، وقتی که نگی ای کاش








این عکس آخری با این که به تکرار ربطی نداره ولی من خیلی ازش خوشم اومد


افسران - ای کاش !!!!!!!!

زندگی

سلام به هر کی میاد اینجا

بچه ها به نظر شما زندگی چیه؟؟

از هرکی بپرسی بیشتر میگه عشق و دوست داشتن و این حرفا !

نظر شما هم همینه؟! ولی نظر من که این نیست!

به نظر من زندگی اینه که هر وقت خواستی بخندی و گریه کنی ! هیچوقت به فکر حرف مردم نباشی که اونا چی میگن و راجع بهت چی فکر میکنن

تو زمستون بستنی رو با چایی همراه بخوری ( اگه نخوردی امتحان کن باحاله!! )

رو لبه جدول کنار خیابون راه بری و بدویی

هروقت خواستی بشینی رو زمین 4 ساعت دنبال زیرانداز و اینجور چیزا نباشی که لباست خاکی نشه ! همینجوری بشین بابا خاکی باش!

بری شهر بازی و سوار ترن و رنجر و کوانتوم بشی و جیغ بزنی ! بعدش ذرت مکزیکی بخوری

وقتی بارون میاد دنبال چتر نگردی همینجوری بپر تو خیابون و بچرخ تا خیس بشی

از اظهار محبت به اونایی که دوستشون داری نترسی !

با بچه ها بازی کنی!

تو طبیعت فدم بزنی و لذت ببری

کلا زندگی اینه که هر روزت با خنده و گریه بگذره!


مگه نه ؟؟؟




دلم یک کوچه می خواهد...

بی بن بست...

وبارانی نم نم...

ویک خدا...

که کمی باهم راه برویم...

همین!!!

دلم کفش نمیخواهد...

پاپوشی از چمن میخواهد...

دلم باران میخواهد...

دلم هیاهو نمی خواهد...

می خواهد اندکی با سکوت و نسیم و باران قدم بزند...

 همین!